ناگفته‌های یک بانو

شاید اینجا تنها جاییه که میتونم بلند بلند فکر کنم...

قَسَم بِه روزی که ،دلَت را می شکنند
و جز خدایَت مرهمی نخواهی یافت.

قَسَم بِه روزی که ،دلَت را می شکنند
و جز خدایَت مرهمی نخواهی یافت.

شهرمن ،عشقمن!

شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۴۲ ق.ظ

این چند روز چندتا خونه🏠 پیدا کردم و به اتفاق خانواده رفتیم دیدیم یعنی نزدیک دانشگاهم بود، یکم بیرون از شهر... خونه ها بدک نبودن یکیش مال یک پسری بود که رفته المان و تو خونشون سگ داشتن و من وقتی دیدمش سکته کردم آخه شبیه گرگ بود😅
اما  بعد که برگشتم فهمیدم چقدر عاشق شهر خودمم انگار کامل کننده ی خودِ منه و دور از شهرم نمیتونم هوای دیگه ای تنفس کنم 😍😌
اینطور بگم که خونه های اونجا کنسل شد و قرار شد همینجای توی شهر خوشگل و خفن ❤خودم یه جایی پیدا کنیم هرچند کارمون بیشتر طول میکشه اما خب ارزششو داره...نمیخوام بگم شهرما فقط خوبه ها میخوام بگم هرکسی عاشق شهر خودشه که توش بزرگ شده کوچک و بزرگشم فرق نداره 😊🗺🌏

پ.ن:سگه شبیه عکس بود یکم بزرگتر😨😸

  • بانوی شرقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی