ناگفته‌های یک بانو

شاید اینجا تنها جاییه که میتونم بلند بلند فکر کنم...

قَسَم بِه روزی که ،دلَت را می شکنند
و جز خدایَت مرهمی نخواهی یافت.

قَسَم بِه روزی که ،دلَت را می شکنند
و جز خدایَت مرهمی نخواهی یافت.

این روزا حال خوبی ندارم...

پنجشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۷، ۰۶:۰۳ ب.ظ

خیلی وقته اینجا توی وبم چیزی ننوشتم با اینکه خیلی حرفا داشتم و دارم اما نمیتونستم اینجا چیزی پست کنم نمیدونم چرا
ولی خیلی دلم تنگ شده بود برای اینجا
تو این مدت اوضاعم خیلی بهم ریخته بود و هست و حس میکنم وسط یه خونه خیلی بزرگ نشستم که از همه طرف دور تا دورم اتاق های مختلف هست که هر روز از یکی از این درها ( جنبه های مختلف زندگیم) یه خبر بد یا یه اتفاق ناخوش آیند میوفته و من وسط سالن این خونه زانو بغل گرفته نشسته ام و فقط به اتفاقات بدی ک هر روز بار سنگین تری رو دوشم میزارن فک میکنم...
این روزا روی مود خوبی نیستم
یکی از مشکلاتم با نامزدمه ...
من مثل یک رقاص آماتورم و اون در حد خودش یک نوازنده حرفه ای شاید یکسری رفتارها و حرکت هام با سازش موافق باشه اما من کسی نیستم که بتونم تمامابا سازش برقصم و این وسط نمیتونیم همو ترک کنیم نه من و نه ایشون...
با یه جور مثال گفتم مشکلمونو امیدوارم فهمیده باشید...

  • بانوی شرقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی